سخن مردم:در آن خطبه، ایشان به صراحت خطاب به علما و نخبگان، روشنفکران و مفسران قرآن، اصحاب پیامبر (ص)، تابعین مؤثر و معتبر و جمعی نزدیک به نهصد تن از بزرگان، سخنرانی تاریخ و بسیار مهمی کردند که نوعی محاکمه و استیضاح بزرگان جهان اسلام و اصحاب و علماء و قراء قرآن و مفسران اسلام بود و به آنها فرمودند اتفاقاتی که دارد میافتد، چیزهایی نیست که از چشم شما پنهان مانده باشد؛ چرا سکوت میکنید؟ شما حق ندارید بیتفاوت باشید؛ زیرا اکنون، یا من کلمه حق را میگویم که باید به من ملحق شوید و یا شعار باطل میدهم که باید مرا متقاعد کنید. و اگر ما را سزاوار حق حاکمیت و حق مقاومت و حق انقلاب و شورش در برابر اینان میدانید، مردم شهرهایتان را برای مبارزه، بسیج و به سمت ما فراخوان کنید تا به ما ملحق شوند.
فرمود: من میترسم که اگر دیر بجنبید، اسلام بیش از این کهنه شود و ارزشها مندرس گردد و از رواج بیفتد و اصلاح امور، دیر بشود.
امام فرمودند: خیانتی که روحانیون یهود و مسیح به توحید و عدالت کردند، همان خیانت را شماها نسبت به اسلام دوباره مرتکب نشوید. فرمود: اگر خداوند در خصوص احبار نگفت: «لَوْلا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ» یعنی چرا مردان خدا وقتی فساد و بیعدالتی را در جامعه میبینند، وقتی تبعیض و دروغ و خیانت را ببینند، سکوت میکنند؟ و اعتراض نمیکنند؟ این آیات، منحصر به روحانیون یهودی و مسیحی نیست؛ شما علمای اسلام نیز مخاطب همین آیات هستید. زیرا شما بر سر اسلام همان بلایی را میآورید که آنها بر سر ادیان الهی پیشین آوردند. شما میترسید و به ظلمی که پیش چشم شما اتفاق میافتد نگاه میکنید ولی نهی نمیکنید؛ زیرا به دنبال نام و نان و موقعیت هستید و میخواهید به هر قیمت، زنده بمانید یا میترسید که با شما برخورد کنند. این سازش، یا رغبه (به میل) و یا رهبه (از ترس) صورت میگیرد.
در ادامه حضرت فرمودند: دعوت به اسلام باید همراه با «رد مظالم» باشد. رد مظالم به معنی عقب زدن ستمها و جبران بیعدالتیهاست. همچنین فرمود که دعوت به اسلام باید توأم با «مخالفه الظالم» نیز باشد؛ یعنی درگیر شدن با ستمگر هم لازم است و صرفاً نباید کلیگویی کنید که ما با ظالم مخالفیم؛ بلکه باید ظالم را پیدا کنید و یقهاش را بگیرید. این فرمایش حضرت سیدالشهداء (ع) در خطبه منی است. چون همه بزرگان میگفتند: آقا، ما بطور کلی قبول داریم، صحیح میفرمایید! اما سیدالشهداء میفرمود: که این «به طور کل» فایدهای ندارد و باید به طور جزء و مشخص، درگیر بشوید.
سیدالشهداء (ع) میگویند: این تکلیف شرعی شما بود ولی کوتاهی کردید و من برای همین حقوق و حدود ضایع شده، قیام میکنم. شماها در جامعه احترام دارید و این احترام شما هم ناشی از عملکرد خودتان نیست؛ بلکه بخاطر پیامبر (ص) و به احترام دین و انتساب شما به دین و به خداست. مردم جلوی پایتان بلند میشوند و شما را بر خود ترجیح میدهند. «یوثرکم من لافضل لکم علیه و لایدلکم عنده» کسانی که هیچ خدمتی به ایشان نکردهاید و هیچ فضیلتی هم برایشان ندارید، باز شما را برخود مقدم میدانند. این احترام و اعتبار را از کجا آوردهاید؟ از دین. ولی کجا خرجش میکنید؟ در راه خودتان خرج میکنید. مثل حاکمان و شاهان، با دبدبه و کبکبه رفت و آمد میکنید و به تکلیف شرعی خود عمل نمیکنید. مردم از شما توقع دارند که به حق خدا قیام کنید؟! اما چنین نکردید و در بیشتر حقوق خدا کوتاهی کرده و به تکلیفتان عمل نکردید: «عن اکثر حقه تقصرون». در روز حساب چه جوابی در دادگاه الهی دارید؟
محمد محتشمی
پژوهشگر برتر دینی و کارشناس نماز در استان